جهانسالار من
پیش مردم بالیده ام که ترا می شناسم.
آنان ترا در سروده های من نگریسته اند به سراغم آمدند وپرسیدند که این تصویر کیست!
ومن پاسخی نداشتم که بگویم !به حقیقت قادر نیستم ترا بیان کنم .
آنچه که میدانم این است تا تو هستی هرچیز جز تورا حقیر می شمارم.
وتو همچنان لبخند ن مرا می نگری.
ای دوست به لب دریا دردانه کجا یابی
درکام نهنگان رو گر می طلبی کامی
درباره این سایت